انسان جستجوگر

به نام هستي بخش - بهروز فرهاديان– b.farhaadian@gmail.com – خرداد1394

انسان جستجوگر

          جهان را به اشكال گوناگون مي توان نگريست و تفسير كرد . موجودات جهان هم معناي خاصي دارند كه روزها قابل بررسي هستند و ميتوان برداشت هاي متنوعي داشت . سكوت قابل تحمل نيست و نميتوان ساكت ماند . پس بايد گفت تفسر مستدل ، قابل بيان و ضروري است . تفسيري كه دلايل كافي و قانع كننده داشته باشد و بتوان به آن استناد كرد .

          يكي از موجودات جهان ، انسان مي باشد كه تفسيرهاي مختلفي از او شده است . تفسيرهايي گاه متناقض كه به هيچ گونه اي قابل جمع نيستند .از جمله اينكه ، زماني او را موجودي با اراده دانسته اند كه مي تواند كارهاي خوب يا بد انجام دهد و گاهي موجودي بي اراده و مجبور معرفي كرده اند كه تمامي افعال او جبري و ناخودآگاه است . ولي دلايل زيادي وجود دارد كه نشان مي دهد او مختار است و كارها را با ميل خود انجام مي دهد .

          با اينهمه ، انسان موجود عجيبي است . از اعماق درياها تا عمق اقيانوس ها را مي شكافد تا به علوم جديد دست يابد اما هيچگاه راضي نشده است .كوشش هاي او ادامه دارد و سيري ناپذير است . نظرات گوناكون و آزمايشگاه هاي متعدد او را راضي نكرده و با هر گشايشي ، سؤالات تازه اي پيش مي أيد . ناشناخته ها آنقدر وسيع هستند كه آرامش را سلب كنند . مثلا ماهي ها با رنگهاي بسيار زيبا و چشم نواز و موجوداتي كه هرگز نور آفتاب به آنان نرسيده ماه ها قابل تفكرند .

          اين جستجوگري او را به سمت اختراعات و اكتشافات نو مي كشاند و چيزهاي تازه به اندوخته هايش اضافه مي كند . در ساير موجودات اين خصوصيت ديده نمي شود . مطالعات زيادي صورت گرفته و كتاب هايي هم در اين باره نشر يافته اما ابهامات زيادي هم باقي مانده است . دنيا كوچك است و انسان به آن محدود نمي شود . سؤالات بسياري او را به جستجوگري مي كشاند . سؤلاتي كه پاسخ نمي يابند اما او نااميد نمي شود و مرتب تلاش مي كند .

          اين مسئله اختصاص به ملتي خاص ندارد .هر حا انساني هست اين خصلت جاري است . اعتقاد به آيين حاص در اصل موضوع تأثيرگذار نيست گرچه در شدت يا كاستي آن مؤثر است . به همين جهت ملتها با هم متفاوتند . در آئيني كه به جستجوگري بها داده مي شود ، پيروانش فعاليت بيشتري دارند . اين دنيا را فقط هدف قرار دادن و به نفي جهان ديگر اغتقاد داشتن ، مسير و هدف جستحو را تفيير مي دهد و رفتارها عوض مي شوند . تفاوت در رفتارها ، تفاوت در زندگي را در پي دارد .

          جستجو و تلاش براي شناخت بيشتر جهان به بهاي نفي زندگي ديگران راهي است كه برخي بر مي گزينند و آن را عملي مي كنند . ولي جستجوگري به هر قيمتي ، ارزش ندارد . اين خصلت بايد محدود شود تا زيان آور نباشد .

          خصوصيت سؤال برانگيزي است . مثلا چرا فقط انسان اين خصوصيت را دارد ؟ انسان مي خواهد چكار بكند ؟ وسعت علم و دانش او تا كجا پيش مي رود ؟ از اين ويژگي نتايجي هم مي توان گرفت . حيات انسان مملو از دانش است اما انسان ها دانش يكسان ندارند ولي با اينحال جستجوگرند . اندازه جستجوگري متفاوت است برخي به دنبال خواسته هاي اوليه زندگي هستند و بعضي تا منظومه ديگر پيش مي روند .

         اين خصوصيت برجسته انسان ، نشان از علم و اراده اي شگرف در خلقت اوست . خالق انسان ويژگي هاي بسيار گسترده و بي مثالي داشته كه توانسته انسان را با اين خصوصيت خلق كند . اين خالق ستودني و قابل ستايش است . خالقي كه بدون نياز به موجودي ديگر ، جستجوگر سيري ناپذير را آفريد .