بنام خدا- بهروز فرهاديان – b.farhaadian@gmail.com- 1376

 

چرا در سفر مسئولين به شهرستان ، ظاهرسازي ها به اوج مي رسد ؟!

  ارتباط بي واسطه با مردم و آشنايي با توانايي ها و ضعف هاي مديريت ها از دلايل ديدار سران و مسئولين از مناطق مختلف كشور است . حصول اين اهداف زماني ممكن است كه شرايط و اوضاع و احوال ، سير طبيعي خود را طي كند در غير اين صورت ، بر داشت ها و نتيجه گيري ها با واقعيت فاصله خواهند داشت .

بسيار ديده شده «ميزبان» قبل از ورود «ميهمانان» با تغييراتي در ظاهر شهر ، نقض كرده گويي كه به بيراهه مي رود . رنگ آميزي ساختمان ها ، تزئين جاده هاي ورودي ، هرس درختان ، آسفالت خيابان ها و پركردن چاله هاي قديمي ، نصب انواع پلاكارد و دامن زدن به مخارج غيرضروري و در استقبال از ميهمانان ، پخش آهنگ هايي كه تا ديروز حرام بوده و امروز حلال شده ، از جمله مقدمات پذيرايي شده اند . تعطيلي مدارس و ادارات در روز استقبال و اختلال در گردش كارهاي اداري و اسراف در تهيه انواع غذاها و صرف هزينه هاي سنگين و گاه ميليون توماني ، بر آن مقدمات افزوده مي گردد .

اين شيوه عمل كردن ، آثار ناخوشايندي دارد . بدبيني مردم نسبت به سران مملكت و مسئولين محلي از آن جمله است . چرا كه به وضوح انجام كارهايي را مي بينند كه تا چند روز پيش مسئولين انجام آنها را به دليل نبودن امكانات و اعتبارات ، ممكن نمي دانستند . حال چه شد كه آن كارها به انجام رسيدند ؟ لابد يا مسئولين حقايق را نمي گفتند و آنطور كه بايد عمل نمي كردند يا بر خلاف قانون از محل ديگري براي هزينه ها تأمين اعتبار كرده اند و در هر حال نزد مردم مقصر شناخته مي شوند .

بايد اذعان كرد با اين مشي ناميمون ، مبارزه اي شايسته صورت نگرفته است اما لازم است دولت جديد در اين راه قدم هاي مؤثري بردارد . اگر مسئولين از نشستن بر سر سفره هاي رنگين خودداري كنند يا آشكارا از ظاهر سازي هاي موسمي ابراز عدم رضايت نمايند ، ديگر مديران و نيروهاي اقماري ، جرأت اسراف كردن و غش در كارها را نخواهند داشت .

انقلاب اسلامي ، انقلاب در ارزش ها بوده و هست و تا مسئولين و مردم بر اين باورند با ضد ارزش ها مأنوس نخواهند شد . بي شك سكوت و بي تفاوتي صاحب منصبان در برابر اسرافِ اسرافگران و تخلف متخلفان و چاپلوسي چاپلوسان ، عامل مهمي در رشد ضد ارزش هاست .

هميشه چنين بوده كه تعريف و تمجيد هاي دوره اي در فاصله آمدن و رفتن مسئول معنا پيدا كرده اند چرا كه متملقان «قدرت» مسئول را ارزش آفرين مي دانند و نه «شخصيت» اش را . چاپلوسان به انتظار آمدن ديگري مي نشينند تا با تراوش تارهاي مسموم به ميزان فرصت هاي احتمالي ، دام گستري كنند .

متملقين ، بر مسند قدرت نشستگان را ، روزي ده و روزي ساز مي دانند و راه رسيدن به مسافرت هاي خارجي ، بهره برداري از كارخانه ها ، استفاده از انواع كالاهاي ارزان قيمت و زمين و مسكن مناسب را در زبان بازي و ستايشگري دانسته از هيچ تعريف و تمجيدي دريغ نخواهند ورزيد . اينان پرده پوشان واقعيت ها ، صورتگران زشتي هاي زيبا نما و مفسده برانگيزان جامعۀ اسلامي هستند كه براي رسيدن به اهداف خود از قانون شكني و ارزش ستيزي هاي مكرر ابايي ندارند .

بي گمان بخش عمده اي از مفاسد اداري ثمرۀ همين تملق ها و ستايشگري هاي نهي ناشده است . اگر مسئولين براي اين برزگران پلشتي ها ، كشتزارهاي مناسب فراهم آورند ، از تلخي محصول در امان نخواهند بود . اين نيز به اغماض نگذرد كه هيچ قوم و ملتي با پنهان كردن كاستي ها از چشم مسئولين يا تملق و ستايشگري بزرگان خود به عزت و افتخار نرسيده است .

بنابراين خدمت به جامعه اسلامي را بايد در تبعيت از قوانين آن و همت در برطرف كردن مشكلات مردم و كوشش در انجام وظايف ، معنا كرد . به اين سو آمدن و از آن سو نرفتن مي تواند نشانه اي از سلامت جامعۀ اسلامي باشد .

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد